متن پیش رو نقد فیلم در معنای متعارف آن نیست؛ ترکیبی است از نقد فیلم و نوعی گزارش تاریخی، و در این نوشتارْ سهم دومی بسیار بیشتر از اولی است. کوشیدهام تا بر اساس معتبرترین و متقنترین منابعْ روی برخی از زمینههای تاریخی منک (دیوید فینچر، ۲۰۲۰) نوری بتابانم؛ بدیهی است که این زمینهها، به طریق اولی، زمینههای تاریخی همشهری کین (اُرسن ولز، ۱۹۴۱) و اساساً هالیوود کلاسیک نیز محسوب میشوند. ۱. در وهلۀ نخست چنین مینماید که روایتِ دیوید فینچر از هرمن منکیهویتس، و ماجرای نوشتن فیلمنامۀ همشهری کین در فیلم منک، ملهم از مقالۀ جنجالی و البته دروغزنِ پالین کیل است. پالین کیل در مقالۀ مشهور و بلندِ ۵۰ هزار کلمهایاش، «برکشیدنِ کین»، که به سال ۱۹۷۱ در دو شمارۀ پیاپیِ نیویورکر به چاپ رسید (و اندکی بعد به عنوان مقدمۀ کتابِ همشهری کین نیز منتشر شد) مدعی شد که منکیهویتس بهتنهایی فیلمنامۀ همشهری کین را نوشته و ولز نقش چندانی در آن نداشته و در این سالیان بهناحق خود را در مقام خالق اصلیِ اثر جا زده است. کیل جُستارِ درازش را در اصل به سفارش ناشری نوشت که قصد چاپ فیلمنامۀ همشهری کین را داشت و نوشتۀ پالین کیل بنا بود که مقدمهای باشد بر فیلمنامه. گویی کیل این موقعیت را فرصت مغتنمی میشمرد تا با محوریت دادن به نقش منکیهویتس در خلق فیلمنامۀ همشهری کین، در نبرد ژورنالیستیاش با مدافعین نگرۀ «اصالت مؤلف»، و مشخصاً اندرو ساریس، برگ تازهای رو کند. او در قراردادش این حق را برای خود محفوظ داشته بود که بتواند متنش را همزمان در نشریهای هم چاپ کند، چون لابد میدانست که مقدمۀ آن کتاب هرگز آن مخاطب انبوهِ نشریهای چون نیویورکر را نمییابد، خاصّه آنکه پالین کیل آن زمان در اوج شهرت بود و بهنوعی وی را بزرگترین منتقد فیلم آمریکا میشمردند. جُستار او بلافاصله پس از انتشار جنجال فراوانی به پا کرد و همدلی بسیاری را برانگیخت. [...]