مقدمه: سینمای علمیـتخیلی، یا به قول دوستدارانش سایفای (Sci Fi)، همزاد روزهای نخستین سینماست. این «راه ملییس» در سینما، از همان آغاز تا به کنون ــ و البته بسیار پیش از آن، در پیشینۀ ادبیاش ــ در کار گسترش افق تخیل آدمی، جستجوی ناشناختهها، و کاوش در ترسها و آرزوهای وی بوده است. (بیآنکه بخواهیم درگیر مناقشات ژانری شویم، باید مرزهای کبود علمیـتخیلی با فانتزی و وحشت را در نظر داشته باشیم) اما این سینما ــ باز هم مشابه پیشینۀ …
موضوع مورد بحث من ارتباط میان در جستجوی زمان ازدسترفتۀ پروست و سرگیجۀ هیچکاک (محصول 1958) است. یافتن هر گونه ارتباط میان دو اثر به خودیِ خود میتواند سرگیجهآور باشد. سرگیجه، که بسیاری اوقات آنرا شاهکار هیچکاک خواندهاند، با سرمشقهای ادبی نظیر حکایت اُرفه و اوریدیس، پیگمالیون و گالاتئا، تریستان و ایزولده، آدم و لیلیث، و فاوست مقایسه شده، اما تا آنجا که میدانم هیچکس ارجاع آشکاری به پروست به عنوان یک منبع محتمل نداده است. توما نارسژاک، یکی از …
آیا هرگز زمان مناسبی برای عرضهی فیلمی از دی پالما وجود دارد؟ او یکی از معدود فعالان عرصهی کارگردانیست که عکسالعملهای شدیدی را در بین عامهی مشکلپسند برمیانگیزد: با ستایشهایی که به اندازهی نکوهشها تندوتیز (و حتی به همان اندازه مرگبار) هستند. ما منتقدان تصور میکنیم شقاقی که بین سلایقمان وجود دارد، بطور کلی نشاندهندهی دوگانگیهای مشابهی در عرصهی عمومی نیز هست، اما شک دارم که مخاطب عام در مورد دی پالما جرّوبحث را اساساً مفید بداند. (ژان رنو در …
موزیکالها، بخصوص آن فیلمهای دوران طلایی هالیوود، برای من یادآور خاطرات کودکیاند که همیشه دربردارندهی لذتی بیواسطه بودند، شاد بودند و سبکبال همچون یک سرخوشی پایانناپذیر با پایانی خوش. نوعی فوران انرژی، شورانگیزی و هیجان حتی در غمانگیزترینشان وجود داشت، جهان رنگارنگ جادوییشان ما را میفریفت و رؤیا میساخت، یک دنیای خیالانگیز پر رقص و آواز که در آن خوب رقصیدن و آواز خواندن راز کامیابی بود، شاهکلیدی برای گشودن هر دری و شکستن هر سقف آرزویی و البته هدف …