زمانی که زمزمههایی شنیده میشد مبنی بر اینکه قرار نیست هانس زیمر در پروژۀ جدید کریستوفر نولان، تِنِت، حضور داشته باشد و سرگرم ساخت موسیقی برای فیلم تلماسۀ دنی وینلو شده، طرفداران نولان، و حتی آنهایی که علاقهای به فیلمهایش نداشتند اما موسیقی آثارش را میستودند، نسبت به نفر جایگزین دچار تردید بودند. چه کسی قرار است سرسنگینی، ابهت و جلال موسیقی فیلمهای نولان را خلق کند؟ آیا فیلم از این جنبه ضربه خواهد خورد؟ چه کسی از این توانایی برخوردار است که همچون زیمر به این میزان از همفکری و تعامل با نولان نزدیک شود؟ فرد برگزیده جوانی سوئدی به نام لودویگ گورانسون بود. جایگزین زیمر هم از سنت موسیقایی اروپایی میآمد. موسیقی کلاسیک و به طور کلی سبکهای گوناگون را میشناخت و خبرۀ تمامعیار این هنر بود. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید