هر اثری که نام چارلی کافمن را با خود یدک میکشد، هم از جنبۀ بصری و هم ادبی، به دلیل کیفیتهایی که با خود به همراه دارد، از اهمیتی ویژه برخوردار است. دو مدیوم تصویر و کلام در دستان کافمن همواره به جهانهای غریب و ناشناختهای راه مییابند که شناخت و بررسی جداگانۀ هر کدام به فهم بهتر و عمیقتر دیگری کمک میکند. نگاهی اجمالی به برخی از آثار کافمن در این سالها و دستاوردهایشان برای سینما را آغازگر مبحث فیلم تازهاش قرار میدهیم. کافمن با نوشتن فیلمنامۀ جان مالکوویچ بودن، که روایتگر سفر نامتعارف و عجیبی به ذهن جان مالکوویچِ بازیگر است، ماجراجوییهایش را آغاز میکند. او در اقتباس، که خودش اقتباسی از رمان دزد ارکیدۀ سوزان اورلئان است، علاوه بر پیشبرد دنیای متلاطم ذهنیاش از جانب شخصیتی با بازی نیکلاس کیج، که او هم نویسندهای مشغول به کار در هالیوود است، بازیگوشی جالبی نیز برای عنوانبندی در نظر میگیرد و نام خیالی دونالد کافمن را، که وجود خارجی ندارد، در کنار نام خودش به عنوان فیلمنامهنویس میگنجاند. [...]