داستان مردی که به زمین سقوط کرد (۱۹۷۶) آنقدر فراگیر است تا بتوانیم این فیلم را علمیـتخیلی، وسترن، درام، داستان عاشقانه، متافیزیک یا حتی تریلر سیاسی توصیف کنیم. دیوید بووی در نقش یک بیگانه به نام توماس نیوتن به زمین سفر میکند تا مأموریتی خطیر و اضطراری را انجام دهد: تأمین منبعی از آب و انرژی برای آخرین بازماندگان یک سیارۀ رو به نابودی که توماس نیوتن به آن تعلق دارد. سیارهای ناشناخته در دورترین نقطۀ ممکن از زمین که در آن همسر و فرزندان توماس نیوتن واپسین لحظات حیات خود را ناامیدانه در انتظار برای رسیدن آب سپری میکنند. او در منطقهای از ایالت نیومکزیکو به زمین فرود میآید تا سفر خود را در آمریکا پیش ببرد. توماس نیوتن از ابتدا خود را توسط یک گذرنامۀ انگلیسی به همین نام به اولین انسانی که در سفر با او روبرو میشود معرفی میکند. در امتداد این سفر سپس با جیمز فارنسفورث حقوقدان و جاهطلب آشنا میشود تا توسط قدرت او مقدمات ساخت یک فضاپیما را برای حمل آب فراهم کند، و همچنین دکتر برایس سرسخت و بدبین را نیز به عنوان مشاور علمی خود انتخاب میکند. در ادامه ماری لو خدمتکار یک هتل رابطۀ عاطفی ناپایداری را با توماس نیوتن برقرار میکند تا در نهایت مجموعهای از روابط در هم پیچیده، متلاطم و غیرقابلدرک برای بیگانهای که به زمین سفر کرده است شکل بگیرد. [...]