سفرهای وندرسی با آلیس در شهرها آغاز میشوند. سفر وندرسی نوعی از سفر است که نظیر آن را در تاریخ سینمای سفر، در تاریخ سفر در سینما، بهسختی میتوان یافت. پروژۀ فکری و سینمایی وندرس، دستکم در طول دو دهه، از ابتدای هفتاد تا ابتدای نود، در همین سفرهاست که پخته میشود و تداوم پیدا میکند. سفرهای او نه از جنس سفرهای تعلیمیـاخلاقی هالیوود کلاسیک است و نه از دل بحران وجودی سوژۀ مدرن در سفرهای سینمای مدرن میجوشد. چشمانداز مهمترین عنصر سفرهای اوست و لمس و تجربه و کشف آن مهمترین بهانه و دلیل سفر. در کتاب منطق تصاویر، که حاوی یادداشتها، جستارها و مصاحبههای او تا انتهای دهۀ هشتاد است، برای توصیف شیوۀ کارش در یافتن لوکیشنها و دیدار چندباره با چشماندازها و مکانها، بارها از تعبیر «گشتزنی» استفاده میکند؛ گویی فیلمهای این دورهاش بهانهایاند برای دیداری چندباره و دستهجمعی با چشماندازهایی که خود پیشترها آنها را در تنهایی دیده و کشف کرده؛ مهر تأییدی بر اینکه هیچ کشفی کامل و تمامشده نیست، که هر کشفی معنای حقیقی خود را در دیدار و کشف بعدی مییابد. [...]