بیائید از یک جای متفاوت شروع کنیم: وقتی در سال ۱۹۷۲ از پالین کیل در خصوص غیبت غیرعادی فیلمهایی دربارۀ جنگ ویتنام سوال میشود، او در پاسخ میگوید: «ما ویتنام را به شکلی غیرمستقیم در تقریباً هر فیلمی که به تماشای آن میرویم، تجربه میکنیم. این یکی از آن دلایلی است که چرا ما اینقدر رُمانس یا کُمدی کم داریم؛ این جنگ وحشتناکْ همۀ ما را اسیر خود کرده است». «هالیوود نو» در دهۀ ۱۹۷۰ متولد میشود، مقارن با خشنترین و پرتنشترین خیزشهای اجتماعی و سیاسی در ایالات متحدۀ آمریکا. از ترور مارتین لوتر کینگ در سال ۱۹۶۸ تا رسوایی واترگیت در سال ۱۹۷۴، تنها ۶ سال فاصله است، لیکن این سالهای کوتاه آبستن حوادث بسیاری در آمریکاست: تظاهرات گسترده علیه جنگ ویتنام، قدرتگیری جنبشهای حقوق مدنی، ظهور فمینیسم، بهپاخاستن سیاهان و… . آیا چنین بستری میتوانست محرک ظهور مجددِ ژانرهایی - مثل کمدی یا رمانس - باشد که خصیصهنمای هالیوود دیروز بودند و با شوخی، سرخوشی، صلح، عشق و ازدواج به یاد آورده میشدند؟ پاسخ طبیعتاً منفی بود. بستر ناهمگون و متلاطم دهۀ هفتاد نه علاقۀ چندانی به احیاء و بازسازیِ وفادارانۀ گونههای هالیوود کلاسیک داشت و نه مهمتر فرصت و ضرورتی برای این کار احساس میکرد. بستر تازهْ سینمایی تازه میخواست، یک هالیوودِ نو؛ هالیوودی که در آن رمانس یا کمدی، به ضرورت، کم بودند. [...]