آرشیو شماره ۲۷

پاستورالِ طلایی

دربارۀ سينمای لوکا گوآدانینو

خب، این همان چیزی است که آن را به‌حق شبانگاه خانواده‌ای فرهیخته می‌نامی. شبی در ویلای آنها در ایتالیا، اِلیوی هفده ساله (تیموتی شالامه) در کنار پدر و مادرش (آمیرا کازار و مایکل استولبارگ) روی کاناپه لم داده است و مادر فرازی از متنی را با صدای بلند می‌خواند که خبردار می‌شویم «یک قصۀ عاشقانۀ فرانسوی قرن شانزدهم» است. نسخه‌ای که مادر از روی آن می‌خواند تصادفاً آلمانی است، از اینرو مادر همزمان متن را برای آنها به انگلیسی ترجمه می‌کند. اینجا محیطی است که به نام خودت صدایم کن اثر لوکا گوآدانینو در آن اتفاق می‌افتد، دنیایی که در آن مردمی زیبا و به‌غایت فرهیخته شب‌ها و روزهای معتدل تابستان را سپری می‌کنند، عاشق می‌شوند، دربارۀ بالا و پایین‌های زندگی فکر می‌کنند: درون و پیرامون یک ویلای اربابی ایتالیایی، در حالی که خدم‌وحشم تقریباً نامرئی ــ دست‌کم، هر از گاهی نگاهی زیرچشمی به آنها انداخته می‌شود، اما اغلب هیچ سخنی بر زبان نمی‌آورند ــ خواسته‌های آنها را اجابت می‌کنند، برای آنها آشپزی و باغبانی می‌کنند یا ماهی‌های تازه و خوش‌آب‌ورنگ برایشان می‌آورند. [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: