اسم فیلم جدیدم تغییر چهره است، به تهیهکنندگی مایکل داگلاس برای استودیوی پارامونت. این فیلم داستان یک پلیس و یک تبهکار است که صورتشان را باهم عوض میکنند، یکجور جابجایی هویت. جان تراولتا نقش پلیس را بازی میکند و نیکلاس کیج نقش آدم تبهکاری که همراه با برادرش در کار بمبگذاری است. در ابتدای فیلم جان تراولتا در تعقیب آنهاست. در پی یک درگیری مسلحانه، برادر فرد تبهکار راهی زندان میشود و نیکلاس کیج بعد از آنکه تیر میخورد، به کما میرود. تراولتا و افبیآی نمیفهمند بمبی که احتمالاً به ویرانی شهر منجر خواهد شد، کجا پنهان شده است. بنابراین تراولتا تصمیم میگیرد برای دستیابی به اطلاعات، چهره و هویت نیکلاس کیج را از او بگیرد و همسلولیِ برادرش شود. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید