دومین جنایت جف کاستلو در سامورایی، مرگ خردکننده و دردناک میت در ارتش سایهها، تیراندازی ماتئی و وگل در دایرۀ سرخ ــ یا مثالی بیشتر از همه نشانگر این الگو ــ تیراندازی موریس، سیلین و کرن در کلاه. بحث از وجود یک قانون است، با معدودی استثنا، الگویی که بهندرت نقض میشود: اگر اسلحۀ کاراکترهای ملویل خالی نباشد، همیشه دوبار شلیک میکنند. شلیک دوم انگار پژواک تراژیک اولی است؛ این صحنهها را اگر کنار هم بگذاریم، به طرحی میمانند از رقص و موسیقی، رقصِ مرگ. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید