در اواخر لحظه بیاحتیاطی (مکس اُفولس، 1949)، جایی که به نظر میرسد مشکلات قهرمان زن فیلم حل شدهاند، شاهد صحنهای هستیم که در یک بار میگذرد. دوربین زن جوان جذابی که وجنات عیاشی دارد و به احتمال زیاد مست است را کانون توجه قرار میدهد؛ زن روی گرامافون سکهای خم میشود و سرزنشکنان میگوید: «نه، نه، نه! همون آهنگ قبلی رو بزن، همون آهنگ قبلی!» این در جریان حرکت سریعی است که جستجوی نگرانِ مارتین دانلی (جیمز میسن) را دنبال میکند، به همین خاطر زن فقط در لحظهای که دانلی توقف میکند درون قاب حضور دارد. اما کلماتِ او پس از عبور تصویرش همچنان روی باند صوتی فیلم شنیده میشود. «همون آهنگ قبلی!» نشانی میشود از مرحلهای که در آن، چیزی که به نظر حلشده میرسید دوباره به مخاطره میافتد. و دانلی دلیلی مییابد تا تلاشهایش برای خدمت به قهرمان زن را تجدید کند، و بخت این را هم بیابد که رابطه غریب و غیرقابل پذیرششان را از سر بگیرد. [...]