با پایان جنگ جهانی دوم، اروپا که میدان اصلی نبرد بود به ویرانهای بدل شد که بیشترین صدمه را از جنگ دیده بود. اغلب زیرساختهای اقتصادی و صنعتی آن نابود شدند یا آسیب جدی دیدند. عزم و اعتمادبهنفس ملی لطمات سختی خورده بود. در نتیجه توان دولتهای رفاه در جهت بازسازی و نوسازی اقتصاد و مرمت زیرساختهای کشورهای اروپایی بسیج شده بود. هنر به طور عام و سینما ــ در مقام صنعتی سرمایهبر ــ به طور خاص در درجۀ اول اهمیت قرار نداشتند و فیلمهایی که تولید میشدند یا فیلمهای سرهمبندیشده و سِرِندِپیتی جنگی در ستایش قهرمانیهای نیروهای خودی بودند و یا کمدیهای دوپولی و دَرِ پیت که به مقیاس انبوه به بازار میآمدند. در مقابل ایالات متحدۀ آمریکا تنها کشوری بود که چون درگیری در خارج از خاک آن روی داده بود نهتنها از جنگ آسیب ندید بلکه اقتصاد آن در نتیجۀ جنگ به شکوفایی نیز دست یافت. پس هالیوود که نمیتوانست فقط به بازار داخلی تکیه کند از قدرت اقتصادی کافی برای نوسازی و درونزایی برخوردار بود. شروع جنگ سرد پس از چند صباحی از شامگاه جنگ جهانی دوم و ضرورت مبارزۀ فرهنگی با بلوک شرق نیز بر اقبال و توجه دولت و محافل قدرت به سینما چون مهمترین رسانۀ فرهنگساز افزود. از اینرو، سینمای آمریکا (هالیوود) مسیر ترقی سریعی را آغاز کرد. [...]