حتی پیش از آنکه رنگ به طور رسمی به فیلمها راه پیدا کند (کمپانی تکنیکالر در سال 1916 تأسیس شد و کاربرد رنگ از 1922 فراگیر شد)، قرمز در سینما وجود داشت. سیاهوسفیدِ تهرنگدار، گاهی به رنگ قرمزِ کارمن (جگری) و گاهی هم قرمزِ ورمیون (شنگرفی)، ترکیب رنگ یکنواخت مونوکروم را دراماتیزه میکرد. نحوه عملکرد حافظه در این خصوص بسیار روشنگر است: فام آبیِ صحنههای شبانه، سِپیا یا زرد زعفرانیای که برای تأکید بر این یا آن فضای خاص وارد صحنه میشدند، بهسادگی از خاطر ما میروند؛ اما سرخفامیِ قربانی کردن در پیشگاه خدای مولوخ در کابیریا (جیوانی پاسترونه، 1914)، یا سکانسهاس جنگ و درگیری و یا کو کلاکس کلان در تولد یک ملت (د. و. گریفیث، 1915)، خیر. از همین قدمهای اول، یکی از ویژگیهای اصلیِ قرمزِ سینمایی خود را عیان میکند: سرکشی. رنگِ «تمامعیار» به این خاطر احساسی چنین قدرتمند برمیانگیزد که همیشه از دل یک ترکیب سنجیده سر برمیآورد، از دل آرامشی که همواره برهمش میزند. [...]