آرشیو شماره ۲۷

زنانِ دیگر

طرحی کلی از سینمای میکیو ناروسه
نویسنده: کریس فوجیوارا
مترجم: آیین فروتن

میکیو ناروسه را در دوران حیاتش به عنوان کارگردان بزرگِ زنان می‌شناختند. یوکو تسوکاسا، که در چند فیلم ناروسه و، شاخص‌تر از همه، فیلم آخر وی ابرهای پراکنده (۱۹۶۷)، حضور داشت می‌گوید: «بازی در فیلم‌های او به‌واقع افتخاری برای بازیگران زن محسوب می‌شد»، «او کاملاً روانشناسی زنان را درمی‌یافت». اگر زنان و معضلاتشان وجهی غالب در فیلم‌های ناروسه ایفا می‌کنند ــ همانند فیلم‌های میزوگوچی ــ تلفیق تکینِ اضطراب و آرامشی که مشخصة آثار این فیلمساز کمتر شناخته‌شده (ولی نه کمتر بزرگ) را شکل می‌دهد، از این حقیقت ناشی می‌شود که فیگورهای زنانة وی همواره دوتایی‌اند. برای تمامی قهرمانان زنِ ناروسه، «زنِ دیگری» در کار است، رقیب یا تصویری آینه‌ای برای آن زن که سر بزنگاه درمی‌یابد انتظار او را می‌کشیده، همان ‌که قانوناً مردی را در اختیار خود دارد که قهرمان زن فیلم در بهترین حالت ادله‌ای اخلاقی یا احساسی برایش دارد، همان که همچون آینة دقِ زنده‌ای رویاروی قهرمان زن می‌ایستد. فیلم تکان‌دهندة بزن در رو (۱۹۶۶) بر الگویی بنا شده که توسط دو زن شکل می‌گیرد: بیوه‌ای که پسرش در حادثة آغازین فیلم کشته شده و یک فرد مقصر، همسر بی‌وفای مدیر یک شرکت خودروسازی. [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: