آرشیو شماره ۲۷

هلندی سرگردان

نویسنده: مسعود منصوری

سباسشِن (کوین بیکن) در مرد توخالی (2000) در خلوت شبانه از پنجرة اتاق تاریکش خانة همسایه را دید می‌زد. این حکایتِ نوجوانیِ من و بسیاری از همنسلانم است که دور از چشم دیگران تک‌وتوک وی‌اچ‌اِسی که از فیلم‌های ورهوفن می‌رسید را با چشم می‌بلعیدیم. انگار چشم، نگاه، و نظربازی نه‌فقط درون فیلم‌های او، که بیرون از آن و در رابطه با مخاطب هم اهمیت داشت: ورهوفن، حکایتگر چشم‌ها. کارهای او با هیچ‌یک از معیارها و نمونه‌هایی که از فیلم‌های «روشنفکری» و «هنری» می‌شنیدیم و می‌خواندیم، نمی‌خواند. نوعی لذت ممنوعه بود. انگار پل ورهوفن ناخدای آن کشتی افسانه‌ای است که دریانوردانِ قرن هجدهمی آن‌را «هلندی سرگردان» می‌نامیدند. [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: