رُنه کلِر، همچون بسیاری دیگر از هنرمندان، قربانی جنگهای «کانون»ی بوده است. او که زمانی یکی از بزرگترین فیلمسازان فرانسوی به حساب میآمد، به دلیل مجموعهای از دلایل نظیر صناعتِ استودیومحور، بها دادن بیش از حد به ساختار داستانهای کموزن، و «تودلبروییِ» بیش از حدْ تیپیکِ فرانسوی مورد حملهٔ نسل اول کایه دو سینما قرار گرفت و اعتبارش در دل یک فراموشی منتقدانه غرق شد که به نظر میرسد هنوز هم کاملاً از آن بیرون نیامده است. مقایسه با ویگو و رُنوآر ــ که اغلب در روزهای اوج «سیاست مؤلف» (politique des auteurs) صورت میگرفت ــ مرعوبکننده، اجتنابناپذیر، و غیرمنصفانه است؛ کلِر هیچگاه نه بنیادباوریِ (elementalism) بدوی اولی را داشت و نه پیچیدگی دومی را و البته نیازی هم نداشت. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید