آرشیو شماره ۲۷

ارواح در میانِ تصاویر

ایده‌هایی در باب سینمای فرانسهٔ دههٔ بیست

در فاصلهٔ بینِ پایان جنگ جهانی اول تا آغاز سینمای ناطق، دوره‌ای از اوج خلاقیت در سینمای فرانسه دامن گسترده که مصادف است با رویش و فوران ارواح. دو فیلم می‌توانند همچون چراغ راهی برای این دوره به‌ کارمان بیایند: متهم می‌کنم! و نمرهٔ اخلاق صفر. فیلمی که اَبل گانس در طول جنگ ساخت ــ با سیاهی‌لشکرهایی که در مرخصی یا در حال مداوای جراحت‌هایشان پیش از بازگشت به خط مقدم جبهه بودند ــ بن‌مایهٔ آشنایی دارد؛ فیلمی که بانگ مهیبش در سال 1919 در سراسرِ جهان طنین‌انداز شد: سربازانی که در جنگ جان خود را از دست داده‌اند به خانه‌هایشان بازمی‌گردند تا شاهد بیهودگیِ ایثارشان باشند. متهم می‌کنم! همه‌جا پخش شد، گانس رفت تا فیلم را در هالیوود هم نمایش دهد، و روایت می‌کنند که گریفیث به کارکنانش مرخصی می‌دهد تا در نمایش فیلم شرکت کنند. پژواک این بانگ در فاصلهٔ میان دو جنگ هنوز هم به گوش می‌رسید، تا جایی که فیلمساز را ترغیب به بازسازی نسخهٔ دیگری از فیلم خود در اواخر دههٔ سی کرد. هر دو فیلم راوی داستانی از «مردگانِ زنده» هستند، از ارواح یا به‌ معنای دقیق کلمه، از گور ‌برخاستگان. میلیون‌ها کشتهٔ «جنگ بزرگ» خاطراتی نیستند که گذشته باشند، آنها به ارواحی اهلی بدل شده‌اند، در قلب خانه و خانوار خویش سکونت دارند، در خیابان‌های دهکده‌های خود رژه می‌روند و واقعاً دوست دارند رختخواب‌هایشان را در تصرفِ کس دیگری نبینند… [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: