جایی در صحنههای ابتدایی، شریل از پنجرهی اتاقش در مُتل، بیرون را نگاه میکند. انگار همزمان، فیلم تازهی وَله دارد نگاهی به فیلم پیشین میاندازد. آنجا مرد بلندقامت و لاغراندامی ایستاده که با شلوار جینِ آبی و کلاهی به سبک کابویها، به سیاههی وُودروف (مککاناهی) در باشگاه خریداران دالاس (2013) میماند. شریل استرِید (ویترسپون)، درست مثل وُودروف، یک شخصیت واقعیست که زندگینامهاش دستمایهی فیلمِ سینماگرِ مورد بحث ما شده است. هردو وارد نبردی دیوانهوار با دیگران (و با خود) شدند. اولی، مبتلا به ایدز، با بوروکراسیِ نظام درمانیِ آمریکا درافتاد. و حالا دومی، زنی افتاده به ورطهی خودویرانگری (هرزگی و هروئین)، با یک پیادهروی هزار کیلومتری در بلندیهای پاسیفیک، چیستیِ خود را به چالش میکشد. وحشی (2014)، هشتمین فیلم بلند ژانـمارک وَله، یک بار دیگر به ما نشان میدهد که این سینماگر را اگرچه نمیتوان چندان بزرگ داشت، اما نادیدهاش هم نمیشود گرفت. [...]