با احترام به دختری که رفت از دیوید فینچر، فورس ماژور (2014، با نام اصلی توریست) ساختهی روبن استلاند بهترین کمدی سیاه فرمالیستی درباره زندگی زناشویی از چشمان کاملاً بسته (1999) به بعد است. به همان اندازه که طرح فیلم پیشنهاد میدهد که این باید مقالهای باشد در باب بحران مردانگی ــ که در یک تصویر (نقش بسته بر پُستری که به شکلی محو آخرالزمانی است) از پدرسالاری خلاصه میشود که در یک لحظه نابخردانه به فکر نجات جان خود میافتد و وظایف پدرانه و شوهرانه خود را فراموش میکند ــ به همان اندازه نیز روی کاغذ میتواند تمامی ملزومات بدلشدن به یک حکایت پندآموز بیبو و خاصیت ذاتباورانه را داشته باشد. پس شگفتی کمی نیست وقتی میبینیم این فیلم به جای اینکه قطعهای متفکرانه درباره از خط خارج شدن یک خانوادهی کمجمعیت (خانواده هستهای) با یک بحران بیرونی باشد، توسط استلاند به پرترهای کناییتر و فردیشده از گروهی بدل شده که ناآگاهانه در زمان رویارویی با هراسهای بدوی، غرابت و گوشههای ناشناختهی خود را بروز میدهد. [...]