پایان فیلم همشهری کین ــ نه آخرین تصویر که تابلو «ورود غریبه ممنوع» به پرچین مزرعه آویخته، بلکه آشکار شدن معنی رُزباد ــ یکی از معروفترین صحنههای سینماست. این اظهارنظر تا ابد ادامه خواهد داشت، در موردش نوشته شده و تقلیدهای ناشیانه از روی آن ساخته شده است. من این صحنه را از بَرَم. با این حال هر بار، مرا تحت تأثیر قرار میدهد. هر بار سورتمه را میبینم که در آتش انداخته شده، لرزشی در تنم حس میکنم. از طرفی این مسأله نتیجهی ساختار روایی فیلم است. ما در طول فیلم به طور مرتب کلمهی رُزباد را میشنویم. اما از یک زمان به بعد چنان مجذوب جزئیات زندگی کِین و احساس فقدان او میشویم که رُزباد مسألهای فرعی به نظر میرسد، مثل یک بهانهی ساده. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید