همین ابتدا بگویم که فرصت تماشای بسیاری از فیلمهای قابل توجه ۲۰۱۴ را از دست دادم. چندتایی از آنها که دیدم ــ فیلمهای جارموش، گری، لینکلیتر ــ نهچندان چشمگیر، حتی ناامیدکننده بودند. البته چندتای دیگری بود که بسیار پسندیدم: ونوس در پالتو پوست پولانسکی، برفشکاف بونگ و زیر پوست گلیزر. بماند که مشتاقانه در انتظار فیلمهای رِنه، گدار، کوستا، آلونسو و… هستم. امسال در واقع برای من سال کتاب بود ــ برای نگارش، تکمیل و انتظار انتشار پروژهای که مدتی طولانی در حال پروراندنش بودم، میزانسن و سبک فیلم. با همهی اینها، این روزها، زمانی را به تماشای برخی از سریالهای تلویزیونی اختصاص میدهم. هم به منظور پژوهش، و هم برای استراحت. برخی از این سریالها راضیام میکنند، برخی سرگرمم میکنند و برخی صرفاً اوقاتم را در طی روزهایی که در دانشگاه تدریس میکنم، پر میکنند. ولی امسال یکی از آنها واقعاً مرا جذب و غافلگیر کرد: نیک از استیون سودربرگ. [...]