اصطلاحِ سینمای «هایپرلینک» را نخستین بار منتقد، نویسنده و شاعر نیویورکی، آلیسا کوارت، در نقد و تحلیل فیلم پایانهای خوش (دان راس، ۲۰۰۵) بکار برد. او با این اصطلاح به فیلمهایی اشاره داشت که نه بر مبنای یک خط داستانی واحد، که بواسطهی چندین خط داستانی مستقل و در عین حال متداخل روایت میشوند؛ فیلمهایی که در آنها کاراکترها و حوادث، هر یک، در داستانی مجزا به سر میبرند، و بهتدریج همراه با جلو رفتن روایتْ روابط متداخل و یا تأثیرات ضمنی آنها بر یکدیگر آشکار میگردند. بهزعم بُردول، معمولاً در اینگونه فیلمها، روایت از طریق تأکید گذاشتن هرچه بیشتر بر زندگی و تجربهی مستقل هر یک از کاراکترها در ابتدای فیلم، انتظار تلاقی و تقارب دراماتیکتری از زندگی آنها را در مخاطب ایجاد میکند. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید