بطور کلی آموزشِ سینما با ایجاد ارتباط میان سه عامل تعریف میشود: سینما، با تاریخ و فیلمهایش؛ هیئت علمی؛ و جماعت دانشجو. مسلّم است که این ارتباط با گذشت زمان تغییر میکند و حتی خودِ عاملهایش هم متغیّر هستند. دانشجوها مجموعهی متنوعی را در بر میگیرند که علایقشان بر حسب سالهای تحصیل متفاوت است: برخی به کار نقد روی میآورند، عدهای به سروسامان دادن جشنوارهها، برخی دیگر میخواهند بهموازاتِ یک رشتهی فنیتر فرهنگ سینماییشان را هم ارتقاء دهند، عدهی کمی جاهطلبیِ فیلمساز شدن دارند و تعداد انگشتشماری هم شاید بخواهند دکتری بگیرند، اما بیشترِ آنها «به عشق سینما»ست که اینجا هستند. معلمها جایگاههای متفاوتی دارند: اعضای ثابت ــ که بطور عمده شامل استادها3 و مدرّسین4 میشوند ــ معمولاً به مراکز و پروژههای تحقیقاتیای وابستهاند که امروزه برای استخدامها تصمیمگیری میکنند؛ علاوه بر آن، اعضای میانهای هم، مانند بازرسان و ناظران، وجود دارند که «همکاران موقت» یا متخصصان «وابسته» هستند و قراردادهایی با مدتْزمانِ محدود دارند؛ و در نهایت، خیل عظیمِ پیادهنظامِ این گروه را آموزشیارهایی تشکیل میدهند که اعضای موقّتند و با توجه به سیاست فعلیِ کاهش مشاغل در خدمات عمومی، روزبهروز بر تعدادشان افزوده میشود. [...]