تجربهی تماشای فیلمهای لوکرسیا مارتل، در دههی اول هزارهی جدید، سینمای قبل از خودش را پیر جلوه میدهد. مرداب (2001)، دختر مقدس (2004) و زن بیسر (2008) پر است از موقعیتهایی غریب و درگیرکننده: کشف دنیای بزرگسالها (آملیایِ دختر مقدس، ایزابل و مامی در مرداب)، تجربهی ذهنی زنهای میانسالِ در بحران (هلنایِ دختر مقدس، مکایِ مرداب)، تماس با جهان اسرارآمیز روزمره (بیمِ آلودگی استخر با لاکپشتها در زن بیسر، گاو برجا مانده در مرداب) و پر است از شوهران مهربان بیدستوپایِ سرد، معشوقههای مستأصل در جهانی ناآشنا، پارهپاره و پر از حذف و پیچیدگی. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید