آرشیو شماره ۲۷

3000 سال…

گفتگو با میشل لوگران

متن حاضر حاصل تلفیق دو گفتگوی متفاوت رادیو rfi با میشل لوگران است که اولی در سال ۲۰۰۵ و دومی در سال ۲۰۱۰ انجام گرفته است.

- شما کودکی استثنائی بوده‌اید، در نُه‌سالگی، علیرغم سنّ کمتان در کونسرواتوآر پذیرفته شدید. بویژه که در خیابان مادرید،1 در کلاس‌های نادیا بولانژه‌ی2 افسانه‌ای حضور داشته‌اید. سهم او در زندگیتان چه بود؟
- هفت سال در کلاسش ماندم. همزمان کلاس‌های زیادی باهم داشتیم: کلاس‌های هارمونی، کنترپوآن و فوگ، رهبری ارکستر، و همراهی پیانو را با نادیا بولانژه گذراندم ــ سال‌های معرکه‌ای بود. جدّیت و انضباط را در آنجا آموختم و وقتی در بیست‌سالگی، از شاگردیش درآمدم، همه‌کاری از دستم برمی‌آمد. از همان موقع به مهارتی دست یافته بودم که امروز هم چه در رهبری ارکستر و چه در نواختن پیانو، دقیقاً می‌دانم چه می‌خواهم. خیلی بد ساز می‌زنم، ولی نواختن همه‌ی سازها را بلدم، و همین باعث شد هیچکس نتواند به من رودست بزند و بتوانم به همه‌ی نوازندگان ویولون انگشت‌گذاری درست را نشان دهم. می‌خواستم موزیسین کلاسیک شوم، کنسرت برگزار کنم، اما می‌بایست خرج زندگیم را هم درمی‌آوردم. شهرتم دهان‌ به ‌دهان می‌گشت و همین باعث شد با هانری سالوادور همکاری کنم، بعد با موریس شوالیه ــ شده بودم پیانیست خوانندگان برنامه‌های واریته. [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: