شلوغیِ دور از انتظار لابیِ سینما فلسطین از همان اولین لحظهی ورود تو را درگیر فضای جشنواره و از سرمای بیرون جدا میکند. جمعیت، عمدتاً چهرههای جوان، دانشجویان سینما و رشتههای هنری دیگر، تمامی گوشهوکنارها، راهپلّهها و لابیِ طبقهی دوم را پر کرده است. چهرههای مشتاق مستندسازان و دوستداران سینمای مستند که تنها همین یک هفته در سال میشود کنار هم دیدشان گرمای سالن را دوچندان کرده است. کنار در ورودی سالن شمارهی يک غرفههای کوچکی هست که با چای و قهوهی داغ و آبمیوهی جدیدی به اسم گووا ــ كه ظاهراً تازه وارد ایران شده ــ از تماشاگران پذیرایی میکنند. همین نوشیدنیهای کوچک در فواصل بین فیلمهای پشت سر هم و رفتوآمد حدوداً پانزده دقیقهایِ گاهبهگاه بین دو سینمای فلسطین و سپیده، برای رفع خستگی اهمیتی حیاتی مییابند. هیاهو و فشردگیِ جمعیت در سالنهای نمایش که هرگونه حس خلوت و حریم شخصی را از بین میبرد و گاهی حتی نفس کشیدن را سخت میکند احساسی دوگانه برمیانگیزد؛ [...]