آدامِ (تام هیدلستن) خونآشام در اوایل تنها عشاق زنده ماندند، در تماسی ویدئویی، به قرینه و معشوقِ مقیم طنجهاش، ایو (تیلدا سوئینتن)، شِکوه میکند که «حالم از این زامبیها بهم میخورد؛ از آنچه سر این دنیا آوردهاند، از ترسشان از تصورات خودشان.» با وجود اینکه اینجا روح زمانه نفرین شده، اما هیولاهای اصلیِ فرهنگ عامهی این عصر [خونآشامها و زامبیها] بهشایستگی در جایگاه قطبهای متضاد جهانِ اخلاقی فیلم قرار گرفتهاند (گرچه در اینجا صرفاً یک گروه از آنها حقیقیاند). در این حال، برخی درونمایهها که دیرزمانی با خونخواران نامیرا تداعی میگشتند ــ عفونت و بیماری، مرگ و نابودی ــ به مردگان متحرکِ آدمخوار منتقل شدهاند. فهم اینکه چگونه و چرا چنین انتقالی رخ داده نیازمند تأویل طاقتفرسای فرهنگ عامه است، پس فعلاً بهتر است یکی از دلایل [این انتقال] را در ارتباط با ماهیتِ وَلَع هرکدام از این درندگان فرض کنیم. [...]