مسألهی خشونت و بازنمایی آن در سینما، صحنهی نمایشِ ایدئولوژیک عظیمی است که میتواند هر چیز دیگر را از دید پنهان کند. جالب اینجاست که حتی برخوردهای عمیق و بسیار اخلاقی با این موضوع، مانند مقالهی معروف ژاک ریوت در محکومیت حرکت دوربینی که پونتهکورْوُو در امتداد حفاظهای برقدار اردوگاه یهودیان در فیلمش کاپو (۱۹۵۹) گنجانده بود، رویهای مطلقگرا و «همه یا هیچ»مأبانه دارند. یک حرکت اشتباه کافی است تا فیلمتان بنا به دلایل اخلاقیْ بخت هر نوع بررسی جدّی را از دست بدهد. جستجوی اینکه چه چیز را میتوان یا نمیتوان در سینما به نمایش در آورد، پرسشی ابدی است که اغلب جویندگان پاسخ را به بنبست میکشاند، بخصوص نورسیدههای تفکر انتقادی را. وقتی جوان بودم اغلب این شکایت که فلان فیلم یا فیلمساز دست به «ستایش خشونت» زده است به گوش میرسید و همزمان شکایتی با لحنی کمی متفاوت به گوش میخورد که خشونت موجود در فلان فیلم «خشونت به صِرف خشونت» بوده است [...]