آرشیو شماره ۲۷

دکتر هوشنگ کاووسی و مسائلِ نقد فیلم

نویسنده: روبرت صافاریان

مقدمه
دكتر هوشنگ كاووسي، از جنجالي‌ترين نام‌هاي تاريخ سينماي ايران، فروردين امسال در 91 سالگي درگذشت. كاووسي نقشي غيرقابل انكار در شناخت سينماي جهان و ارتقاء جايگاه منتقد در ايران داشت، اما خط اصلي تفكر او و تأثيري كه اين تفكر در تاريخ سينماي ايران بر جاي گذاشته نيازمند نگاه انتقاديِ جدي است. دكتر كاووسي مي‌گفت: «بايستي يك ديكتاتوري هنري بوجود آوريم تا مردم را با آنچه كه باارزش است آشنا سازد و دست «شبه‌هنر»سازان را از كار دور نمايد.» اين نگاه قيم‌مآب به مردم و تصيم‌گيري براي خواست و سليقه‌ي آنها حتي اگر از روي حسن نيت هم باشد عواقب ناگواري به بار مي‌آورد ــ چنانكه آورد و در سالياني پس از اين سخنان شاهد سينماي «گلخانه‌اي» در ايران بوديم. ميراث رويكرد فكري كاووسي در عمل به جاي اينكه رو به سوي شكل‌گيري سينما بعنوان يك صنعت داشته باشد و به دنبال شكل‌گيري جريان اصلي در سينماي ايران باشد، ترجيح داده تا همچنان صرفاً سينماي تجاري ايران را تخطئه كند و در مقابل ــ درحاليكه سينماي ايران تا اين حد دولتي است ــ از سينماي «مستقل»ي دفاع كند كه وجود خارجي ندارد و وجودش اتفاقاً در گرو وجود «صنعت سينما» است. البته كاووسي شخصاً مشكلي با صنعت سينما و سينماي جريان اصلي نداشت، حتي شايد نيت شكل‌گيريِ همين امر را در ايران داشت، اما ميراث «ديكتاتوري هنري» او نتيجه‌اي وارونه در بر داشت.
فیلمخانه
[...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: