به سیاق اکثر فیلمهای کارگردانهای نسل جدید سینمای دانمارک، شکار (۲۰۱۲) هم به رابطهی بین جامعه و عناصر دفعشدهاش میپردازد. یک اجتماع کوچک شکل میگیرد و در روند داستانی فیلم، یک عنصر ناهمسان درون آن تولید و سپس دفع میشود. لوکاس به دلیل اتهامِ پدوفیلی و سوءاستفاده از دختربچهای به نام کلارا بهناگهان از اجتماع طرد شده و به صورت خشونتباری واپس زده میشود. در فیلم جشن نیز یک اجتماع کوچک و خانوادگی دورهم جمع میشوند و بهترتیب پسر خانواده، فرد سیاهپوستِ آمریکایی و درنهایت پدر خانواده از آن دفع میشوند. شاید بهترین مصداق در اینجا، داگویلِ (۲۰۰۳) فونتریه باشد و چگونگی برخورد عناصر همسان اجتماع با عنصر ناهمسان در آن. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید