پنجاه و دو سالِ پیش، آپارتمان ؤایلدر و روانی هیچکاک همزمان در یک هفته اکران شدند؛ یادآوری یکی از این دو فیلم هم کافی بود که فراموش نکنیم چه فقیر شدهایم. فیلمها هیچ نقطهی اشتراکی ندارند جز یک مرد تنهای عزب، که هر کدام رویکرد خاصی را اتخاذ میکنند تا فقط کمی بیشتر مهمان مؤنثشان را در خانه نگه دارند. و البته یک سکانس فوقالعادهی حمام. در روانی، نورمن بِیتْس، مثل مادرش لباس میپوشد، به یکي از اتاقهای مُتِلش میرود و قهرمان زن فیلم را در حمام با ضربات چاقو میکشد. در آپارتمان، سی. سی. بکستر کارمند دونپایهی شرکت بیمه (جک لمون) تیغه را از تیغ ریش تراشی خود برمیدارد تا فرن کوبلیک آسانسورچی (شِرْلی مکلِیْن) رگش را نزند؛ خودش بعدتر صورت کفمالیدهاش را با ریشتراشِ بیتیغ خراش میدهد. از اینجا کمکم متوجه میشویم شوخی دارد شروع میشود، و وقتی شروع شد خوشمان میآید. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید