اگر به سینمای ایتالیا در دوران پس از جنگ فکر کنید، تقریباً بهطور اجتنابناپذیر تصاویر دلخراش فیلمهای نئورئالیستی مانند رم، شهر بیدفاع (۱۹۴۵) روسلینی و دزد دوچرخۀ (۱۹۴۸) ویتوریو دسیکا به ذهنتان متبادر میشود. با این حال، چنانکه تاریخدانان آگاهتر سینمای ایتالیا همواره متذکر شدهاند، نئورئالیسم، با همۀ تحسینی که از جانب منتقدان در داخل دریافت کرده و تمام اعتباری که به عنوان سینمای هنری در خارج به دست آورده، هرگز نزد مخاطبان ایتالیایی خریدار چندانی نداشته است؛ مخاطبانی که دوران تلخ جنگ را از نزدیک تجربه کردهاند و طبیعتاً به محصولات سرخوشتر سینمای هالیوود و یا کمدی تولید داخل و دیگر ژانرهای «فرار از واقعیتِ» سبُکتر گرایش پیدا کردند. در واقع کمدی همیشه موقعیتی ممتاز در سینمای ایتالیا داشته، حتی در دورۀ فاشیسم و دوران بعد از جنگ، این ژانر به یکی از ستونهای سینمای ملی بدل شد و بیشترین سهم را در فیلمهای ایتالیایی داشت و نهایتاً، هرچند هم کوتاه، توانست روی پرده با غول هالیوود به شکل موفقیتآمیزی رقابت کند. [...]