پس از پل جاسوسان و کرول، حالا سینمای آمریکا با درود بر سزار! مقابل آینه سالهای پنجاه نشسته و همچنان به مکاشفه در احوال خویشتن مشغول است. عصری طلایی، عصری که گویا هنوز هم این سینما میبایست در جستجوی بارقهای از آن باشد، آن هم در ژستی ملانکولیک؛ ژستی شامل ثابت ماندن روی چهرههای برآمده از گذشته، و متبلور کردنشان در پرتوهای کمرنگِ نور صبحگاهی (تام هنکس در پل جاسوسان) یا پشت شیشههای غبارگرفته (کیت بلانشت در کرول). اما درود بر سزار! به دور از اینکه در رثای این عصر طلایی نغمهای ملانکولیک سر دهد، ترجیح میدهد از دریچه چشم صنعت سینما و یکی از خدمتگزاران شجاع آن، ادی منیکس (جاش برولین)، به تماشای این عصر بنشیند. منیکس برای استودیوی کپیتول پیکچرز ایفاگر نقش یک آدم همهفنحریف است: تمام همّوغمش این است که با مراقبت از زندگی خصوصی بازیگرانش و با نظارت بر روند صحیح کارهای ساخت فیلم، این استودیو را سرپا نگه دارد. چهره اخلاقیاش نشاندهنده دلبستگی به چیزهای نهچندان پر اهمیت است: او مسیحی دلنگرانی است که با شور و هیجان درباره گناهان ناچیزش اعتراف میکند، گناهانی مثل سیگار کشیدنِ پنهانی، که البته سعی بر ترک آن دارد. [...]