آرشیو شماره ۲۷

هراس از شفافیت

بعد از انقلاب صنعتی، که یکی از دستاوردهایش تغییر شکل شهرهای بزرگ اروپایی به کلانشهر بود، بسیاری از هنرمندان و متفکران، این شهرها را همچون تجسم واقعیتی ناخوشایند می‌دیدند که روح زندگی دیگر در آنها جریان ندارد. چارلز دیکنز با ناامیدی اشاره می‌کند که همه‌جا در سیمای مادی شهر، «واقعیت» به چشم می‌خورد؛ بالزاک از پاریس به‌عنوان «خرچنگ دودی‌رنگ کنار رود سن» یاد می‌کند و بودلر با جملاتی شاعرانه دیدگاه خود را نسبت به این تحولات شهری چنین بیان می‌کند: «پاریس پیر، دیگر نیست؛ افسوس، سیمای یک شهرْ زودتر از قلب یک فانی دگرگون می‌شود». این اظهارات بازتاب نارضایتی آنها از شهر، بعد از انقلاب صنعتی بود. این انتقادات گسترده تا ظهور امپرسیونیستها ادامه داشت، تااینکه توسط آنها اندکی تلطیف و درون چارچوب آثارشان پدیدار شد. [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: