آرشیو شماره ۲۷

نگاهِ خیره موش کور

درباره زندگی رایلی واپسین فیلم آلن رِنه
نویسنده: وریس نِلِپو
مترجم: آیین فروتن

همه‌چیز با نمایی ثابت از جاده‌ای خاکی، جایی در استانِ یورکشایر، آغاز می‌شود که در دو طرف آن ردیفِ درختان قرار دارند که شاخ‌وبرگ‌های شادابشان در بالا به شکلِ طاق به هم رسیده‌اند. این جز یک دروازه چه می‌تواند باشد؟ خودِ فیلم البته هنوز آغاز نشده که به تماشای این عنوان‌بندی آغازین نشسته‌ایم، باکسه‌شده در قاب‌های بزرگِ از مُد افتاده که به‌آرامی محو می‌شوند ــ تمهیدی که پیوسته مورد علاقهٔ آلن رِنه بود و هر یک از نوزده فیلمِ بلندش را اینچنین شروع کرده بود، با به وقفه انداختنِ خودِ فیلم‌ها تا زمانی که دیگر پردهٔ نمایش هیچ مازادِ بصری در خود نداشته باشد. هنگامی که دوربین به سمت پایین جاده پَن می‌کند، نمای ثابتْ زندگی می‌گیرد؛ سپس خود را در صحنه‌ای تئاتری می‌یابیم. [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: