در فیلمنامه اصلی که پنج سالی کنار افتاده بود چه میگذشت؟ گزینه دیگر برای بازی در نقش دان دریپر چه کسی بود؟ و پرسشی که همهچیز از آن شروع شد: «اِیاِمسی دیگه چه کوفتیه؟»
دان دریپر پیش از آنکه نظر کسی را جلب کند پنج شش سالی روی هارد کامپیوتر زندگی میکرد. در سال 1999، متیو واینر که آن روزها نویسندهای بود که هنوز در حرفهاش به جایی که باید نرسیده، در سیتکامِ تد دَنسون با عنوان بِکِر برای شبکه سیبیاِس همکاری میکرد، و تمامی ساعات بیکاریاش را به تحقیق درباره دهه شصت میگذراند: مردم در آن زمان چه میپوشیدند، چگونه دفاتر کارشان را تزئین میکردند، چه میخوردند و مینوشیدند (و میکشیدند و بازهم مینوشیدند). بعد در عرض شش روز در بهار 2001، ایدهاش برای سریالی درباره کارکنان یک آژانس تبلیغاتی ــ استرلینگ کوپر ــ و مدیر ارشد تبلیغاتیشان، که بیبندوباری شیک و خاصی داشت، را روی کاغذ آورد. هیچکس فیلمنامهاش را نخرید اما بهانهای شد تا دیوید چِیس تماسی 45 دقیقهای با او بگیرد و به عنوان نویسنده برای سریال سوپرانوها، که از شبکه اِچبیاُ پخش میشد، استخدامش کند. [...]