به نظر نمیرسد که تضاد اُدیپی مشکلی برای فیلمسازان هالیوودیِ امروزی باشد ــ مثلاً نه برای جیجی آبرامز که فیلمهای اسپیلبرگی او، سوپر8 و جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد با چاشنی نوستالژی دهه هفتاد، تحت تأثیر اشتیاق به سینمای سالهای جوانیاش ساخته شدند، و نه برای جف نیکولز با فیلم تعقیبوگریزی جمعوجور و قابل احترام خود که هم الهام گرفته از آثار علمیـتخیلی کارپنتر و اسپیلبرگ است و هم پیشکش شده به آنها. اما برای نیکولز ــ فیلمسازی با شیوه کارگردانی کاملاً شخصی که ژانر را با ناتورالیسمِ زندگیهای بی تکلّف ایالتهای جنوبی و بارِ نامحسوسِ عاطفی در میآمیزد ــ این ادای احترام شامل بازآفرینی دقیق و شخصی فضای فیلمهای دوران کودکیاش است. اما همانطور که نیکولز در مصاحبهای با ایندی وایر اشاره میکند: «قرار نیست چیزی مشابه آن فیلمها بسازم، چون پیش از این ساخته شدهاند». [...]