من در سال 1962 فیلمنامهی پیشخدمت را بر اساس رمان رابین موآم، برای مایکل اندرسِن نوشتم ولی او نتوانست برای فیلم سرمایهگذار پیدا کند. فیلمنامه پیش جوزف لوزی سر درآورد. به خانهاش در چلسی رفتم تا ببینمش. گفت: «فیلمنامه رو دوست دارم» گفتم: «ممنون» گفت: «ولی یه چیزایی توش هست که دوستشون ندارم» پرسیدم: «چه چیزایی؟»گفت. گفتم: «خب، چرا یه فیلم دیگه نمیسازی؟» و آمدم بیرون.
دو روز بعد به من زنگ زد. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید