میروسلاو اسلابوشپیتسکی فیلمساز جوان اوکراینی را باید شاگرد خلفِ مدرسهای دانست که معلمانش از یکسو هانکه بازیهای مسخره است ــ یعنی سینمای متکی بر ضرب شست و مُشتومال ذهن تماشاگر به عنوان فرآیند «کاتارسیس» و نه آن هانکه غیرمستقیمتر، تحلیلیتر و چندلایهترِ پنهان و کد ناشناخته ــ و از دیگرسو «رئالیست»های رومانیایی که ــ به استثنای یکی دو چهره اقلیت نظیر کورنلیو پُرومبویو در فیلمهایی نظیر پلیس، صفت (۲۰۰۹) یا متابولیسم (۲۰۱۳) ــ در حال بسطِ نشانگان یک «ژانر جشنوارهای»اند. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید