هر ساله، خیلیها چشمانتظار آن هستند تا بهترین فیلمهای سال، معطوف و وفادار به قواعد همیشگی ژانرها باشد: فیلمهای زندگینامهای از هنرمندان بزرگ، رمانسهای تاریخی، و البته یکی دو فیلم درباره هولوکاست. از موفقیت فهرست شیندلر (1993) به بعد، این دسته فیلمها، ژانری را تعریف کردند که جوایز سینمایی سال را از آن خودشان میدانند. اثبات این مدعا هم حرفی است که کیت وینسلت در مجموعه تلویزیونی سیاهیلشکرها (محصول اِچبیاُ) بهطعنه میگوید: «اگر فیلمی درباره هولوکاست ساختید، اسکار شما تضمینشده است». وینسلت بعدها یک اسکار برای درام هولوکاستی کتابخوان دریافت کرد. اما در مورد این فیلمها نکته آزاردهندهتر، مضحک بودن روابط شخصیتها و خالی بودن فیلمنامهها از بلندپروازیهای مضمونی و زیباییشناختی است. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید