بازخوانی برشت از تراژدیِ مهجورترِ شکسپیر، نگرشی تازه به امکانات نمایش کلاسیک برای عرضه‌ای معاصر است، و نخستین فیلم رالف فاینز، برخلاف دومین اثرش، آزمون امکان معاصر ماندنِ آثار کهن بر پرده‌ی سینماست. آیا می‌توان میان بازیگرانِ کف‌بردهانی که واژگان دشوار شکسپیر را در فضایی امروزین بر سر و روی یکدیگر می‌ریزند، و جنگ‌های رسانه‌ای و منطقه‌ایِ پایان قرن بیستم تا امروز، پیوندی استوار برقرار کرد؟ رومیان شورشیِ گندم‌خواهِ شکسپیر که برشت آنان را به هیأت رنجبرانی خواهان نان و زیتون (رفاه و صلح) درآورده است، در فیلم بدل به راهپیمایانی هشیار می‌شوند. هر دو نویسنده با مردم شروع می‌کنند؛ اما فیلم با تصویر رسانه‌ای قهرمانی آغاز می‌شود که دشمنش در حال تیز کردن سلاح علیه اوست. حال که دو قطب مبارزه را شناختیم، از طریق یکی از مبارزان راهی خیابان‌های شهری می‌شویم که به روایت میان‌نویس، «خود را رُم می‌نامد». [...]