دیدنِ فیلمهای عصر طلایی هالیوود و موج نو فرانسه، و خواندن رابین وود و اندرو ساریس و نوئل برچ، او را با پل ارتباطیِ تلویزیون، به سینما کشاند. اولین پیشنهادِ جدیِ یک استودیوی فیلمسازی را پذیرفت و به جرگهی سینماگران تازهنفسِ همدورهاش پیوست. در یک سکوتِ هفدهساله میان هفتمین و هشتمین (تا اینجا تازهترین) فیلمش، به تدریس سینما پرداخت و در تدوینِ دو فیلمِ ونگ کار وای (روزگار وحشیگری و خاکسترهای زمان) شرکت کرد. کایه دو سینما در ویژهنامهی مفصلی که به سینمای هنگکنگ اختصاص داد (سال 1984)، پاتریک تَم را «گُدار»یترین سینماگر هنگکنگی خواند. او دو سال پیش از آن شمارهی کایه، نومَد (سومین و کلیدیترین فیلمش) را ساخته بود. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید