بازگشته از گور و هشت نفرتانگیز تقریباً همانقدر ممکن است «فیلم واحدی» باشند که از دو فیلم ذاتاً متفاوت انتظار میرود. آنچه دربارهاش حرف میزنیم دو فیلم بسیار طولانی درباره انتقام در کوههای پوشیده از برف ناحیه مرزی آمریکا هستند، که محل وقوع کاروبار مردانهای است (شکار فراریها، تلهگذاری برای حیوانات خزدار) که تکافتاده و در مجموع عهد بوقی هستند. در هر دو فیلم به دنیای بهاصطلاح متمدن فقط در پستهای دیدهبانی، نیم نگاهی انداخته میشود (یک دژ، یک ایستگاه دلیجان) که مردان در آنها دورهم جمع میشوند تا نوشخواری کنند، دروغ بگویند و بدزدند. هر دو فیلم در بخشهایی خشونتی تهوعآور را به نمایش میگذارند و هردو نوعی افراط زیباییشناختی را عرضه میکنند: بازگشته از گور اثری است که تقریباً تمام آن در صحنههای خارجی و با استفاده از نور طبیعی فیلمبرداری شده و در آن کلی از دیالوگها نامفهومند، و هشت نفرتانگیز یک داستان جنایی پردیالوگ است که بیشتر آن در یک میکده اتفاق میافتد. [...]