جایی در همان آغاز زیبا و گمگشته، از خلال یک فلشبک، وارد جهانی اساطیری و ملهم از سنت کمدیا دلآرته میشویم. دنیایی اسرارآمیز در دالانهای زیرین آتشفشان وزوو؛ همانجا که یکی از پولچینلاها مأموریت مییابد تا به درخواست توماسو، کشاورز و نگهبان قصر متروکه کاردیتلو، بوفالویی کوچک را به شخص دیگری به نام جسونو تحویل دهد. در این لحظه، پییترو مارچلو کارگردانی که در نسبت با جریان اصلی سینمای ایتالیا ــ مانند کسانی چون میکلآنجلو فرامارتینو و فرانکو مارسکو ــ به سینماگری حاشیهنشین، بیگانه و زیرزمینی میمانَد، فیلم را به سطح جهان واقعی برمیکشد. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید