در هر دهه یا دورهای که نشانی از ژانر محبوب ــ و قدرنادیدۀ ــ کمدی رمانتیک بیابیم، خواهیم دید که فیلمها همواره به تسخیر تعدادی خاص از الهههای سینمایی درآمدهاند. زنانی که با جذابیت، شعف، هوشمندی و دلربایی، بارِ درام فیلمها را به دوش میکشند، مردان را از پا درمیآورند و آنها را دلباختۀ خود میکنند. وقتی کمدی رمانتیکهای دهۀ نود را مرور میکنیم، بیدرنگ تصویر چندین و چند زن در ذهن مجسم میشوند. احتمالاً زودتر از هر کسی به یاد مگ رایان میافتیم، زنی که با وجود او، برخی از فراموشنشدنیترین زوجهای سینمایی خلق شدند - از جمله با بازی در کنار تام هنکس، نیکلاس کیج، اندی گارسیا و کوین کلاین. کمی که بیشتر گنجۀ ذهنمان را زیر و رو کنیم، به نامهای مریل استریپ (که او تسخیرکنندۀ دهههای دیگری نیز بوده!)، درو بریمور، میشل فایفر، اندی مکداول و هلن هانت هم میرسیم. اما شاید در انتخاب جولیا رابرتز احتیاط کنیم، به این خاطر که او را با ژستهای ریاستگونه و مقتدرانهاش به ذهن سپردهایم (به ویژه با فیلمهای ارین براکویچ، یاران اوشن و هیولای پول) اما حقیقتاً وجود چنین ویژگیهایی باعث شدند تقابل او با مردان دهۀ نود، که رفتارها و خواستههایشان با مردان جوان یک دهۀ پیش از آن بسیار متفاوت بود، اوج و فرودها و کشمکشهای جالبتوجهی را خلق کنند. و البته شاید همین عوامل سبب شدند تا زیبایی و ظرافت کار او برخلاف دیگر بازیگران زن به سادگی آشکار نباشند. [...]