جنون سیمای یک هنرمند است. در سال 1913، کامی کلودل ــ مجسمهسازی که میتوان گفت تحت تأثیر آرتور رمبو بود ــ به درخواست خانوادهاش در آسایشگاهی روانی بستری میشود تا دیگر هرگز حق خروج از این مسکن تحمیلی، جایی که در آن به هنر پشتپا خواهد زد، را نیابد. کلودل هیچوقت دیگر مجسمه نخواهد ساخت. بیآنکه خم به ابرو بیاورد، هر تودهی خاک رُسی که برایش بیاورند را میگذارد خشک شود. قساوتِ چنین پرهیزگاریای غیرقابل توصیف است. هیچچیز، یا تقریباً هیچچیز، این دوره از زندگی هنرمند را روشن نمیکند؛ انگار که او عامدانه تمام آثاری را که از وجودش به جا مانده، یکبهیک از بین برده باشد. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید