آرشیو شماره ۲۷

رئالیسم به‌مثابه تیز کردن شاخک احساس

درباره‌ی گربه‌ی کوچک عجیب ساخته‌ی رامون زورکر
نویسنده: وحید مرتضوی

با گربه‌ی کوچک عجیب ــ اولین ساخته‌ی خارق‌العاده‌ و دور از انتظار فیلمساز جوان آلمانی ــ فرصت این را می‌یابیم که یکی از پرچالش‌ترین مفهوم‌های نظری پس از آندره بازن را مروری تازه کنیم؛ «وقتی از رئالیسم حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟» ایده‌ای برای شروع: «واقعیت نه ضبط که بازساخته می‌شود. بازساختنی از طریق فرم». این هم نقطه‌ی شروع این نوشته است و هم، برای درک اهمیت دستاوردِ فیلم رامون زورکر، جمع‌بندی آن نیز. به عبارت دیگر، اینجا بحث بر سر این است که چرا و چطور یکی از فرمالیستی‌ترین تجربه‌های سینمای چند سال اخیر از رئالیسم غالب بر سینمای «هُنریِ» معاصر می‌گسلد تا در همان حال یک رئالیسم تازه را بنا بگذارد؛ اینکه چطور یک فیلم به‌مثابه مجموعه‌ای از شگردها و انتخاب‌های پیچیده‌ی فرمی از «واقعیت» می‌گریزد به این هدف که آنرا دوباره در شکلی بسیار عمیق‌تر به چنگ بیاورد؛ یک هدفِ والای دوجانبه. [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: