برای آنکه کسی در کمدی بودن دختری که رفت دل به شک نشود، از یاد نبریم که فیلم ــ بی هیچ ترتیب خاصی ــ شامل مواردی از این دست است: صحنهای که کاراکتری که نقشش را یک کارگردان مشهور سینمای هالیوود (تایلر پری) ایفا میکند، بازیگر بد و محبوبِ آمریکا بن افلک را در شیوهٔ حرف زدنش راهنمایی میکند؛ صحنهای که ادای بیروح جملهها توسط افلک مجازاتی همچون پرتاب پاستیل به سرش را در پی دارد؛ یا آنجا که به بازیگری چون نیل پاتریک هاریس نقش یک مرد بیجذبهٔ بیاندازه پولدار اعطا شده که در قلعهٔ پرتی کنار دریاچه زندگی میکند که معمولاً باید محل گذر جیمز باند باشد (و سرگرمی ایدهآل روزهای تعطیلش شامل بازی «اختاپوس و اسکرابل» هم هست)؛ و صحنهای در یک موقعیت بحرانی، یک کاراکتر اصلی که سرتاپا غرق در خون است و فقط لباسزیر به تن دارد، روز روشن کنار جاده پارک میکند و از اتومبیل پیاده میشود و با واکنش تحسینآمیز انبوه جمعیت روبرو میشود. [...]