آرشیو شماره ۲۷

در آستانه‌ی 60 سالگی

درباره‌ی نيويورك، جزء به كل

نوامبر گذشته، وقتی منتظر چارلی کافمنِ فیلمنامه‌‌‌نویس بودم تا با او درخصوص نیویورک جزء به کل (۲۰۰۸) یعنی اولین فیلمش بعنوان کارگردان مصاحبه‌ای داشته باشم، خارج از اتاق هتلی شیک در مرکز لندن با مرد میانسالی به گفتگو نشستم. چند دقیقه‌ای از گفتگویمان نگذشته بود که دریافتم این مرد هوشیار و کتاب‌خوانده کسی نیست جز خودِ کافمن. خوشبختانه به او گفته‌ بودم که فیلمش را دوست دارم. گمنامی فیلمنامه‌‌‌نویس‌ها اصلاً چیز عجیبی نیست، اما در‌خصوص کافمن قضیه بطرز جالبی فرق می‌کند. او بیش از هر فیلمنامه‌‌‌‌نویس مشغول‌به‌کار دیگری شناخته‌شده‌ است. با جان مالکویچ بودن (۱۹۹۹)، اقتباس (۲۰۰۲) و درخشش ابدی یک ذهن پاک، (۲۰۰۴) کافمن بعنوان یک فیلمنامه‌‌‌نویس مؤلف و خالق خرده‌ژانری از کمدی مطرح شد؛ او در این خرده‌ژانر مفاهیم سطح بالای ابلهانه، طنز شیطنت‌‌آمیز، بازیگوشی فراداستانی، مالیخولیای رمانتیک و پرسش فلسفی را با چنان تشخصی درهم می‌آمیزد که به کارهای او لقب کافمنِسک داده‌اند. اما این خبرساز ‌بودنِ فیلمنامه‌‌‌نویس خود نقابی‌ است برای نشانیِ غلط دادن. چارلی کافمنی که با او مصاحبه می‌کنم به‌ «چارلی کافمنِ» تاس و پف‌کرده‌ی اقتباس هیچ شباهتی ندارد؛ در آنجا نیکلاس کیج نقشش را بازی می‌کند. و خوشبختانه باید بگویم پاسخ‌های محکم او نیز هیج ربطی به آن حرف‌های بی‌سر‌و‌تهِ همنامش در فیلم ندارد، او در فیلم به‌زور می‌کوشد به گفته‌هایش انسجام بخشد. [...]

برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شده‌اید، وارد شوید، در غیر این‌صورت ثبت‌نام کنید
error: