وقت بازی اثر ژاک تاتی مثل ۲۰۰۱: یک ادیسهی فضایی یا پروژهی جادوگر بلر یا کشتی روسی نمونهای است در نوع خود منحصربهفرد و کامل؛ گونهای که از همان بدو تولد هم منسوخ بوده است. حتی به نظر میرسد خود دیگرِ تاتی، آقای اولو، هم بهطور اتفاقی وارد این فیلم شده و خودش هم نمیداند از کجا. به جای پلات این فیلم با آبشاری از «اتفاقات» ساخته شده؛ به جای یک شخصیت اصلی، صدها بازیگر در کنار هم به یک اندازه مهم هستند؛ و کمدی جای خود را به نوعی عمل شگفتانگیز «مشاهده» داده است. نه به ژانری تعلق دارد و نه ژانر جدیدی خلق کرده است. فیلمساز به ما نشان میدهد که طی چه فرایندی دنیای اطرافش را میبیند. [...]
برای مشاهده متن کامل مقاله نیاز به دسترسی ویژه دارید
چنانچه قبلا در سایت عضو شدهاید، وارد شوید، در غیر اینصورت ثبتنام کنید